چه کار باید کرد وقتی همسر بی رحمانه است
سؤال: در اوایل سال جاری ، شوهر یازده سال من اعلام کرد که او دیگر مرا دوست ندارد. جو به من گفت كه او را ترك خواهم كرد ، گرچه با التماس و التماس از او ، او را متقاعد كردم كه مدتي بماند. سپس یک شب او خیلی بی رحمانه شد و قبل از بیرون رفتن حرفهای بسیاری را زد. هر وقت او را می بینم خودم را تحقیر می کنم. از او خواهش می کنم با بچه ها و من تماس بگیرد ، اما او فقط می گوید: "من نمی خواهم با شما صحبت کنم." من به او می گویم که چقدر او را دوست دارم ، و او پاسخ خواهد داد ، "من هیچ عشق و علاقه ای به تو ندارم! از تو متنفر نیستم ، اما شما را دوست ندارم." اخیراً توسط پزشكم به من گفته شد كه باید هفته بعد عمل جراحی بر روی چشم خود داشته باشم و بینایی خود را از دست بدهم. از ترس و وحشت ، من شکستم و به شوهرم زنگ زدم ، اما او با بی تفاوتی به خبر پاسخ داد. از من پرسید که آیا او مرا به بیمارستان می برد و در حالی که من جراحی داشتم در اتاق انتظار باقی می ماند. جو تردید کرد و سپس گفت: "خوب ، حدس می زنم که چنین باشد." چرا جو اینگونه با من رفتار می کند؟ آیا چیزی هست که من اشتباه می کنم؟
جواب: من می خواهم خیلی مستقیم با شما صحبت کنم ، اگرچه دردی را که از شما می گذرد درک می کنم. هیچ دل درد بیشتری در زندگی وجود ندارد تا این که توسط کسی که دوستش دارید رد شود. با این حال ، به یاری خداوند ، بحرانی را که در خانه شما ایجاد شده است زنده خواهید ماند.
با این کار ، بگذارید بگویم اجباری که شما را به درخواست توجه و عشق جو سوق می دهد ، به طور سیستماتیک آخرین درخشش امید شما برای آشتی را از بین می برد. با ناله کردن پیش او ، خود را از همه عزت و احترام محروم می کنید. این دو نگرش در هر رابطه پایدار و تحقق بخش مهمی هستند و شما بطور منظم آنها را از بین می برید.
این پیامی است که شما سهواً منتقل می کنید: "آه ، جو ، من به تو خیلی بد احتیاج دارم. بدون تو نمی توانم آن را بکنم. روزهایم را برای انتظار برای تماس با شما می گذرانم و وقتی تلفن زنگ نمی خورد ، خرد می شوم. لطفاً به من اجازه دهید تا گاهی با شما صحبت کنم؟ من به هر راهی که بتوانم در اختیار شما قرار دهم ، حتی اگر می خواهید در همه جای من قدم بردارید ، به شما منتقل می کنم.
این یک واکنش کلاسیک وحشت است و باعث می شود شوهر خود را دلگرم کنید. جذابیت در روابط انسانی هرگز موفقیت آمیز نیست. در واقع ، این اغلب به طور مستقیم به جنگ منجر می شود ، چه بین زن و شوهر و چه بین ملل متضاد. تلاش های یک طرف برای خریدن متجاوز یا متخلف ممکن است مانند پیشنهادهای صلح به نظر برسد ، اما در بیشتر موارد آنها فقط توهین و درگیری را بیشتر می کنند. هیچ چیز یک رابطه عاشقانه را با سرعت بیشتری از بین نمی برد تا اینکه فرد خود را پرتاب کند ، گریه کند و چسبیده به پشت شریک خونسردی برای التماس رحمت باشد. این باعث می شود همسر متدین و مأیوس تر از فرار از زالوی که تهدید به خوردن خون او می شود ، اضطراب بیشتری داشته باشد. او ممکن است از شریک زخمی ترحم کند و آرزو می کند که اوضاع متفاوت بوده است ، اما به ندرت می تواند در این شرایط خودش را دوباره به عشق برگرداند.
باید درک کنید که کناره گیری جو از رابطه مستقیماً با تلاش وی برای آزادی در ارتباط است. او احساس خفگی می کند و می خواهد از ازدواج فرار کند. با تحقیر کردن خود و چسبیدن به مچ پا های او هر بار که ملاقات می کنید ، میل او برای دور شدن را افزایش می دهید. هرچه او بیشتر برای دستیابی به آزادی خود تلاش می کند ، چنگال شما را در اطراف خود احساس می کند. این یک چرخه شریر می شود.
از منابع دکتر دابسون راهنمای کامل ازدواج و ازدواج در خانواده. در اینجا از این منبع درخواست کنید.
منبع : sanykala